به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، « من با همدستی نامزدم، پسری جوان را به قتل رسانده و جسدش را داخل گودالی در اطراف تهران دفن کردهایم.» زن جوان درحالیکه گریه میکرد، این جمله را در مقابل افسر پلیس به زبان آورد و گفت عذاب وجدان لحظهای رهایش نمیکند.
شامگاه یکشنبه، دوازدهم مردادماه زنی جوان قدم در یکی از کلانتریهای تهران گذاشت و درحالیکه سراسیمه بود، گفت نامزدش مرتکب قتل شده و او هم از روی ناچاری با نامزدش همکاری کرده است.
زن 34ساله ادامه داد: من در ازدواج اولم شکست خوردم چون شوهرم کلاهبردار از آب در آمد و به زندان افتاد.
چندماه بعد از جدایی، با پسری به نام آرین در فضای مجازی آشنا شدم و او نیز به خواستگاریام آمد و با یکدیگر نامزد شدیم. قرار بود بهزودی مراسم عروسیمان را جشن بگیریم اما اتفاق هولناکی رخ داد که مسیر زندگیمان را تغییر داد.
او ادامه داد: پسری به نام سامان که قبلا با او همکار بودم، مدام برایم مزاحمت ایجاد میکرد. وقتی نامزدم آرین متوجه مزاحمتهای او شد، از من خواست تا آرین را به خانه بکشانم.
او به من نگفته بود که قصد قتل دارد و من نیز بیخبر از نقشه هولناکی که در سر داشت، سامان را به خانهام دعوت کردم.
آن روز نامزدم آرین، با سامان درگیر شد و با ضربات چاقو جانش را گرفت.
من شاهد این جنایت بودم و نامزدم از من خواست تا در انتقال جسد به او کمک کنم.
وحشتزده بودم اما بهخاطر نامزدم و عشقی که به او داشتم، تصمیم گرفتم با او همکاری کنم.
ما آن شب، جسد را داخل پتویی پیچیدیم و در صندوق عقب ماشین قرار دادیم؛ سپس به سمت اطراف تهران رفتیم و با حفر گودال، جسد را دفن کردیم اما از آن شب نتوانستم بخوابم و مدام کابوس میبینم.
عذاب وجدان لحظهای رهایم نمیکند و به همین دلیل تصمیم گرفتم اسرار این جنایت را رازگشایی کنم.
24ساعت جست وجوی بینتیجه
پس از اعتراف هولناک این زن، پروندهای تشکیل شد و پیش روی قاضی موسی رضازاده، بازپرس جنایی تهران قرار گرفت. از سوی دیگر با اطلاعاتی که زن جوان داد، تیمی از کارآگاهان جنایی تهران راهی محل دفن جسد شدند و به جستوجو در آن منطقه پرداختند اما این عملیات بینتیجه ماند و بعد از گذشت 24ساعت تلاش، جسدی یافت نشد.
از طرف دیگر، نامزد این زن دستگیر شد و اصرار کرد که بیگناه است. او مدعی بود که نامزدش، دچار توهم شده و سناریوی دروغین طراحی کرده است.
مکث
انتقام عجیب
زوج جوان بازداشت شده بودند و تحقیقات از آنها ادامه داشت تا اینکه زن جوان راز داستان خیالی خود را فاش کرد و گفت با انگیزه انتقام از نامزدش، چنین سناریوی عجیبی را طراحی کرده است.
او گفت: این اواخر اخلاق و رفتارهای آرین نامزدم تغییر کرده بود.
حس میکردم پای یک زن دیگر درمیان است و او به من خیانت میکند تا اینکه چند روز قبل داخل ماشینش کیف زنانه و لوازم آرایش پیدا کردم.
شکم به یقین تبدیل شد و تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. نمیخواستم او با زن دیگری ازدواج کند و با خود گفتم اگر سناریوی جنایت طراحی کنم، برای مدتی در زندان خواهیم ماند تا اگر پای زن دیگری درمیان است، ارتباط او بههم بخورد.
نظر شما